معنای لغوی : خواهر پدر
معنای استعاره ای : هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد / هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد
نقش سمبلیک : به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل:
1. جواب همه ی حرف های بدی که میزنید . مثال : عمته
2. جواب همه ی محبت هایی که می کنید . مثال : به درد عمه ات می خوره
3. توجیه کلیه ی بیقوارگی ها / رفتارهای نامتناسب شما / تنها برای دختر خانم ها . مثال : به عمه ات رفتی
4.خیلی چیزهای بد دیگه . از ذکر مثال معذوریم
غذای مورد علاقه : شله زرد , سمنو
ضرب المثل : ندارد/تخفیف به دلیل تعدد در نقش های سمبلیک
زیر شاخه ها : شوهر عمه : یک مرد پولدار که سبیل قیطانی دارد
پسر عمه / دختر عمه : همبازی دوران کودکی که در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند .
چهره های معروف : عمه لیلا
ترجیع بند : دختر که رسید به بیست , باید به حالش گریست
داشتن یک عمه که در توصیفات فوق صدق نکند جزو خوش شانسی های زندگی است
فرهنگ لغت دایی و عمو در روز های بعد ...